مزایای داستان گویی برای کودکان :

تاثیر خارق العاده داستانهای کوتاه( چند خطی) در افزایش قدرت یادگیری و هوش کودکان

"یکی بود یکی نبود" جمله معروفی است که جاذبه خاصی دارد. همین که کودکی این عبارت را بشنود خود را برای شنیدن قصه آماده می کند.

 روزی روزگاری پدربزرگها و مادربزرگها و والدین، نوه ها و فرزندان خود را جمع می کردند و برایشان قصه‌ها و افسانه‌های شیرین می گفتند. اما متاسفان? این روش نیکو رفت? رفت? رنگ باخت. از سوئی خوشبختان? امروز? تاکید روانشناسی مدرن بر داستان گویی، والدین را متوج? حساسیت این موضوع نمود? است.

با توج? ب? اینک? هوش کلامی بخشی از هوش کلی انسان را نشان می دهد لذا ناگفت? پیداست ک? باید به دنبال راهکارهایی برای افزایش قدرت آن باشیم. هوش کلامی خود مولف?های گوناگونی دارد ک? بخش اعظم آن ب? واسط? داستان گویی تامین می شود.

از گذش?های دور دست اندرکاران تعلیم و تربیت بر این حقیقت واقف بودند ک? قصه گویی نقش عمده ای در رشد روحی و روانی کودکان دارد. کودکان از نظر عاطفی ارضا می‌شوند و اوقات فراغت آنان پربار می شود. و اینک در هزار?ی سوم همچنان محققان اذعان می دارند ک? داستان گویی نقش م?ثری در پرورش خلاقیت و توانشهای مغزی و زبانی کودکان دارد.

مزایای داستان گویی برای کودکان :

داستان گویی برای کودکان باعث تقویت دقت شنوایی، تقویت قدرت فهم، تقویت نیروی استدلال کودک ، تقویت مهارتهای کلامی، پی بردن به روابط منطقی بین پدیده ها ، مسائل و تقویت خزانه واژگان می شود.

ما با داستان گویی برای کودکان می توانیم آنها را در زمینه ی جمله سازی تقویت کنیم. زمینه سازی مناسب برای نوشتن انشاء نیز از دیگر مزایای داستان گویی است. داستان گویی برای کودکان قدرت تمرکز آنها را به صورت شگفت انگیزی افزایش خواهد داد.

گذشت? از این در بعد اخلاقی داستان گویی می تواند مهارتهای دوستی و همدلی را افزایش دهد. چون کودک از طریق همزاد پنداری با شخصیت های داستانی که می شنود می تواند مهارتهای دوستی و همدلی را در خود تقویت کرده و شخصیت خود را به قهرمان محبوب داستان نزدیک کند.

در حقیقت می توان گفت به واسطه داستانهایی پندآموز و شناساندن شخصیتهای متفاوت در درون آنها، با یک تم بسیار ساده  می توان الگویی را برای کودک خلق کرد تا ضمن بهره بردن از سایر مزایایی که به آنها اشاره شد او بتواند با به کار گیری قوه استدلال خود، تفاوت رفتارهای خوب و بد را به درستی درک کرده و  شخصیت خود را به شخصیتهای خوب و محبوب داستان نزدیک کند. نتیجه اینکه با یک داستان کوتاه و مناسب که بتواند باقی بماند و اثرگذار باشد می توان سیستم الگو دهی مناسبی برای وی ایجاد نمود.

سالهاست که تمامی متخصصان علوم روانشناسی و تربیتی کودک به اتفاق بر این باورند که آموزه های تربیتی را هیچگاه نباید مستقیما و با امر و نهی به کودک آموخت، بلکه باید آنها را به صورت غیر مستقیم و در فحوای موضوع و یا داستانی متفاوت به کودک آموخت. در حقیقت زمینه برداشتی که از مسائل برای کودکان ایجاد می کنیم باعث درک قوی ترآنها از موضوعات شده و موجب می گردد بدون اینکه ناخودآگاه تدافعی شوند نکته تربیتی مورد نظر را دریافت کنند.

برای مثال اگر توجه کرده باشید در برنامه های کودک (به شرط تهیه کنندگی و اجرای کارشناسی شده ی محتوی)، هیچگاه نکات و آموزه های تربیتی را به صورت مستقیم به کودکان گوشزد نکرده و مستقیما به آنها نمی گویند فلان کار بد و یا فلان کار خوب است، بلکه سعی بر آن می شود که موضوع ونکته مورد نظر از طریق یک داستان و یا نمایش به کودکان ارائه شود تا آنها با درکی که از موضوع حاصل می کنند به سمت رفتار صحیح سوق پیدا کرده و یا از رفتار غلط بپرهیزند.     

همانگونه که می دانید معمولاً کودکان پیش دبستانی بیش از 7 تا 10 دقیقه تحمل نشستن و گوش دادن به قصه را ندارند اما با تکرار و تمرین و تعریف کردن داستان های کوتا? و جذاب  می توان قدرت تحمل و تاب آوری آنها را برای تمرکز و گوش دادن افزایش داد.

تعداد زیادی از کودکانی که به مراکز مشکلات ویژه یادگیری و کلینیک‌های مشاور? مراجعه می‌کنند کسانی هستند که در خواندن و نوشتن دچار اشکال هستند در بررسی های بالینی مشخص شده است که میزان داستان کودکانه گویی برای این کودکان بسیار کم بوده یا وجود نداشته است. بنابراین اگر به داستان گویی به عنوان یک ضرورت آموزشی و تربیتی نظر کنیم می‌توانیم شاهد تقویت قدرت و توانایی های گوناگون مغز و نیز خلاقیت کودکان باشیم.

دوست عزیز همانطور که اشاره شد بدلیل فراموشی داستان گویی برای کودکان متاسفانه فرزندان دلبندمان از این موهبت بی نصیب گشته اند. گرچه در این مبحث قصد علت یابی و پرداختن به چرایی و دلایل فراموشی این موضوع را نداریم اما مهم است بدانیم شتابزدگی وسرعت افسار گسیخته زندگی امروزی، سرعت ظهور و ورود تکنولوژی به لایه های زندگی ما قبل از پدید آمدن فرهنگ استفاده از آن و متعاقبا خستگی و کم حوصلگی والدین اصلی ترین دلایل برای این است که دیگر والدین نمی توانند زمان مناسب و انرژی بیشتری  را برای فرزندان خود صرف کنند. از سویی  قبلا پدر بزرگ و مادربزرگها که سرشار و لبریز از قصه های ناب و پر از نکته بودند اکنون در تنهایی خود فرو رفته و با نوه های خود زندگی نمی کنند و همه این موارد دست در دست هم داده که کودکان ما از این لطف بی بهره گردند.

متاسفانه ما توشه هایی پر از نکته و پند  تحت عنوان داستان را که سالیان سال از آنها بهره مند می شدیم به ناگاه از فرزندانمان دریغ کرده ایم.

قصه شنیدن حق کودکان ماست، این حق را از آنها دریغ نکنیم.

اما موضوعی که در اینجا می خواهم با شما مطرح کنم مقداری متفاوت است. بدین گونه که ما می خواهیم تمرکز خود را بنا بر دلایل علمی و اثبات شده بر روی داستانهای کوتاه بگذاریم.

 لازم به توضیح است داستانهایی که تحت عنوان داستان کوتاه عموما در دسترس قرار دارد کاملا جدای از منظور ما در مبحث پیش رو است. داستانهای کوتاهی که در دسترس هستند عموما شامل چند صفحه و یا یک صفحه هستند.

باید یادآور شویم که قصد ما بی هویت کردن و یا نفی قصه و داستانهایی از این دست نیست، چون همانطور که ملاحظه فرمودید ما ابتدا به مزایای کلی و ارزشمند داستان گویی پرداختیم. اما در اینجا قصد داریم گام را فراتر نهاده و شیوه داستان گویی بسیار موثر و جالبی را مورد بحث قرار دهیم.

منظور ما داستانهای واقعا کوتاه کوتاه است. یعنی داستانهای دو الی سه خطی!!!!

بله دوست عزیز درست متوجه شدی. البته بدون اغراق باید عرض کنم نه در دنیای مجازی و نه در کتابهای چاپی چنین داستانهایی در دسترس نیست و با وجود اثبات ارزشمند بودن آنها تا کنون به این گونه داستانها پرداخته نشده. از این رو ما می خواهیم برای اولین بار مستقیما شما را با این موضوع و اهمیت و مزایای بی شمار آن آشنا کنیم.