سه کلید قصه گویی برای تدریس

قصه کودک شب

قصه های کودکانه شب قبل از خواب

یکی از کارهایی که تدریس را هم برای معلم و هم برای دانش آموز دلچسب می کند قصه گویی است .

این مقاله به شما می گوید که : چرا قصه بگوییم؟ چه قصه ای بگوییم؟ چگونه قصه بگوییم؟

الف –  چرا قصه بگوییم؟

  1. یخ کلاس را میشکند وبرای شروع سال تحصیلی یا شروع هرجلسه تدریس خیلی مناسب است.
  2. نسبت به سایر روش ها ی تدریس ساده تر و موثر تر است.
  3. لطافت به وجود می آورد. چون دانش آموز قصه را معمولا از آدم های دوست داشتنی شنیده است  پس اگر شما هم قصه بگویید دوست داشتنی تر خواهید شد.
  4. دانش آموزبه مطالعه تشویق می شود.
  5. دانش آموز از قصه ها یاد می گیرد هنگام رویارویی با نمونه های واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهد.
  6. دانش آموز در اثر شنیدن، تکرارو حتی فکر کردن به قصه میتواند پیام ها وارزش را جذب کند و ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و انسانی را یاد بگیرید
  7. بسیاری از مطالب درسی را می شود با قصه و خاطره بیان کرد. حتی مسایل علمی و به ظاهر سنگین. مثلا قصه گردش خون یا قصه شکست نور در عدسی.

 

ب – چه قصه هایی بگوییم؟

  1. از قصه های سریالی استفاده کنید.همیشه دنبال کردن یک قصه جالب برای مخاطبان جذاب است . مانند بسیاری از فیلم های سریالی که می توانند مخاطبان بسیاری را به خود جذب کنند. شما هم می توانید یک داستان طولانی را چند قسمت کنید و آن را در جلسات مختلف بیان کنید. برای این کار می توانید از کتاب هم کمک بگیرید .مثلا من برای گروهی از دانش آموزان سال اول ابتدایی مجموعه ی سی جلدی فسقلی ها (انتشارات قدیانی) را توصیه کردم .
  2. قصه های مشهور تر را بگویید . مثلا قصه ای  که فیلم ان ساخته شده و یا قصه آدم مشهوری که همه آن رامی شناسند. یادم است زمانی که فیلم حضرت یوسف پخش می شد برای جمعی از نوجوانان این قصه را تعریف و تفسیر می کردم.
  3. از مناسب های ملی مذهبی استفاده کنید . من در شروع سال تحصیلی چو همزمان با هفته دفاع مقدس بود داستانهایی جذاب از شهدا تعریف می کردم مانند داستانی از زندگی  شهید برونسی(کتاب خاک های گرم کوشک) تعریف کردم که تاثیر فوق العاده ای داشت.

 

ج – چگونه قصه بگوییم؟

  1. به  قصه ها گوش کنید.یکی از بهترین راه ها برای قصه گوی خوب شدن .الگو گرفتن از قصه گوهای خوب است . برای اینکار توصیه می کنم به لحن و بازی بازیگران و قصه گویان خوب دقت کنید و همچنین خواندن مطالب اموزشی چگونه قصه گفتن مانند همین مقاله و دیدن فیلم های آموزشی دراین زمینه بسیار مفید هستند. پیشنهاد می کنم این چند ویدو جالب از سایت www.ted.com پیرامون قصه گویی را از دست ندهید.
  2. از سبک قصه گویی تعاملی استفاده کنید.دربین قصه سعی کنید از دانش آموزان هم کمک بگیرید برای این کار می توانید از دانش آموزان بخواهید ادامه داستان را حدس بزنند یا بپرسید اگر جای قهرمان داستان بودند چه کاری انجام می دادند. با این کار بین داستان وزندگی بچه ها ارتباط برقرار می شود.
  3. از اتفاقات زندگی خودتان تعریف کنید  برای این کار مراحل زیر را گام به گام پیش بروید :
    • به داستان اصلی بیاندیشید . مهمترین اتفاقی که افتاد چه بود؟برای داستان چه تیتری می توانید بگذارید؟
    •   از ابتدا شروع کنید.افرادی که نفش داشتند و محل وقوع جریان را توضیح دهید.
    • جزییات طراح را به ترتیب وقوع اضاف کنید.
    • سعی کنید از بیان جزییاتی که به مفهوم اصلی ربط ندارند یا موضوع را مبهم می کنند اجتناب کنید.
    • برای داستان خود پایانی پر سروصدا و هیجانی قرار دهید.
  4. در طول سال تحصیلی به بهانه های مختلف از شخصیت های داستان استفاده کنید. مثلا بگویید: این کار ما شده شبیه اون داستانی که تعریف کردم

برای شندن قصه های صوتی رایگان اینجا کلیک کنید

 

http://www.voolak.com/%d9%82%d8%b5%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87/

 


قصه گوی خوب کیست؟

در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم : قصه گویی را فراموش نکنیم، هنر قصه گویی ، نقش کودکان دبستانی در فرایند قصه گویی و دنیای کودک .اینک درادامه می خوانیم ...

بی شک یکی از چیزهایی که در مطلوب بودن قصه ما را یاری می دهد یک قصه گوی خوب و ماهر است. قصه گوی خوب، به کلمه ها تسلط کامل دارد و از ارزش آنها با خبر است. او می تواند روی شنونده اثر بگذارد. قصه گوی خوب به استفاده ی درست از صفت ها و قیدها توجه دارد و از نیروی ایهام ، به هنگام گزینش کلمه های خود آگاه است. او می داند که به هنگام گفتن داستان می تواند با کلمه ها حس لمس کردن، چشیدن و بوییدن را منتقل کند. همچنین می داند که می تواند با کلمه ها رنگ، جنس و حتی دما را چنان توصیف کند که شنوندگانش را به دنبال قصه ی خود بکشاند. قصه گو تصویرگری است که به جای رنگ از کلمه ها استفاده می کند.

کار قصه گو تنها آگاه بودن ا ز نیروی اعجازانگیز کلمه ها و آن چه با خیال کودک انجام می دهند، نیست، بلکه قصه گو نگران چگونگی رسیدن این کلمه ها به گوش شنونده نیز هست . او می داند که صدایش در رساندن مؤثر کلمه های انتخاب شده به گوش شنونده عامل مهمی است. قصه گوی خوب همواره از دام یکنواختی می گریزد و از تمامی زیر و بم ها و طنینی که صدایش می تواند به وجود آورد استفاده می کند. اگر نتوان با استفاده ی مؤثر از صدا به طور دقیق مفاهیم و حالت ها را آفرید ، دست کم می توان اثر آنها را مشخص تر کرد.

ابزار اصلی قصه گو برای انتقال داستان به شنونده، صدا و کلمه هایی است که ادا می شود. اگر قصه گو در استفاده ی مؤثر از کلمه ها و صدای خود دقت کافی نداشته باشد، حتی بیان بهترین و هیجان انگیزترین داستآنها هم ضعیف از کار درخواهد آمد.

قصه های کودکانه

داستانهای کودکانه

قصه رایگان کودک

چهره و حرکات قصه گو

به طور کلی رفتار، به ویژه چهره ی قصه گوی خوب کمک بسیار مؤثری به شنونده می کند. شنونده ضمن این که به کلمه هایی که به تصاویر داستان جان می بخشد توجه دارد، در تمام مدت به قصه گو نیز چشم می دوزد . چهره ی قصه گو اغلب آیینه ی تمام نمای آن قصه است و به آن چه شنوده می شنود، جان می بخشد.

قصه گوی خوب باید چهره ای قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند، ترس و بیم و سایر عواطف را  نشان دهد و بر تأثیر قصه گویی بیفزاید. حالات چهره باید منطبق بر حالت های داستان باشد و هرگز نباید به کاریکاتور تبدیل شود مگر آن که داستان چنین ایجاب کند.

حرکات باید طبیعی باشد، نه برنامه ریزی شده. به جای اداها و حالت های اضافه و تمرین شده ای که معمولاً درگذشته به عنوان فن بیان آموخته می شد، باید حرکت ها خودانگیخته باشد تا به تأثیر قصه بیفزاید. در هر حال، در یک قصه گویی موفق، چهره چیزی است که می تواند در بیان بهتر قصه، به قصه گو کمک کند، ولی نباید بیش از سایر جنبه های این هنر به آن توجه کرد.

 

 

?

 

چشم های قصه گو

چشم های قصه گو نقطه ی تمرکز به شمار می آید؛ زیرا شنوندگان برای کشف نشانه ها، احساس حالت عاطفی و اطمینان از صداقت قصه گو در تمام مدت قصه گویی بر آن چشم می دوزند. قصه گو نیز با شنوندگانش رابطه ای چشم در چشم دارد. این نگاه اوست که به گونه ای شنوندگانش را به قصه متصل می کند و به آنها می گوید که این داستان فقط برای آنهاست.

قصه گوی ماهر، در طول قصه با گرداندن نگاهش از فردی به فرد دیگر، با شنوندگان رابطه ی مستقیم چشم در چشم برقرار می کند. در مواردی مثل اوج گیری داستان یا نقطه ی اوج، قصه گو چشم های خود را روی یک شنونده یا روی یک گروه از شنوندگان متمرکز می کند، درست مثل این که آن بخش به خصوص فقط به آن گروه تعلق دارد. این شیوه اغلب سبب تأکید بیشتر بر آن قسمت می شود و اثر عاطفی آن را برجسته تر می کند. البته قصه گو فقط گاه گاهی از این شیوه استفاده می کند، زیرا توجه بیش از اندازه به بعضی از شنوندگان می تواند عاملی برای بی نظمی باشد.

قصه گو گاهی می تواند در حالی که تأثیر خود را همچنان حفظ می کند چشم از چشم شنوندگان برگیرد و نگاه خود را ورای آن ها، به کوهی خیالی یا قلعه ای که در داستان توصیف می کند، بدوزد. او می تواند با شنوندگان رابطه ی مستقیم و چشم در چشم برقرار نکند و نگاه خود را به طور مؤثر بر صحنه های خیالی و جزئیات رنگارنگ متوجه سازد. این عمل اغلب سبب می شود که تماشاگران برای درک کردن صحنه هایی که قصه گو توصیف می کند نگاه او را دنبال کنند. همچنین شیوه ی درست برای زمانی که قصه گو باید مکالمه ی میان دو یا چند شخصیت داستان را انجام دهد، این است که جای این شخصیت های خیالی مشخص شود و مکالمه ی مستقیم میان آنها به وسیله ی حرکت دادن نگاه از جایی به جای دیگر صورت گیرد. اگر موقعیت سر نیز همگام با حرکت های چشم تغییر کند، تأثیر آن بیشتر خواهد بود.


چگونه یک قصه گو شویم؟

داستان کودکانه

قصه کودک

قصه کودکانه

 قصه صوتی رایگان گویی یک بازی است، هنگامی که با عروسک ها بازی می کنید، وانمود می کنید که آن ها سخن می گویند، راه می روند و فعالیت می کنند.

هنگام بازی، ممکن است که داستان جنگ بین سربازان را روایت کنید،‌ یا رویدادی را در یک میهمانی چای بازی کنید و یا این که در زمان و مکان به حرکت درآیید و به سوی ماجراجویی های دور و دراز بروید.  

هنگام بازی کردن، نیازی به آغاز، میانه و پایان ندارید. تنها چیزی که برای این کار نیاز دارید، این است که حرکت کنید و به جای شخصیت های قصه حرف بزنید و خودتان را به جای آن ها قرار دهید.

اما هنگامی که قصه می گویید و مخاطبانی دارید، باید از خط داستانی مشخصی پیروی کنید که آغاز، میانه و پایان داشته باشد. هنگام قصه گفتن، از جزئیات رفتارهای شخصیت ها، از دیدن و شنیدن، چشیدن، بوییدن و لمس کردن چشم پوشی نمی کنید. شما باید با ابزار واژه ها، صحنه، زمان و احساسات جاری در قصه را مانند یک تابلو پیش چشمان شنونده ها نقاشی کنید و جان ببخشید. 

شما به عنوان یک قصه گو باید اجازه دهید تا واژه های قصه، بر لحن و شیوه حرکات شما اثر بگذارد. گویی که در آن لحظه در میان ماجرای داستان ایستاده اید و در همان فضا قرار دارید. قصه گو به هیئت تک تک شخصیت های قصه درمی آید و شنونده به تماشای بازی او با واژه ها می نشیند. 

قصه گویی یعنی با زبان و شیوه قصه گویی ویژه خود، در درون قصه قرار بگیرید. تلاش نکنید که از صدا یا حرکات و رفتار یک قصه گوی دیگر تقلید کنید. برخی از قصه گو ها عادت دارند که صاف و بی حرکت بایستند. برخی دیگر هنگام قصه گویی مدام حرکت می کنند. برخی  صداهای خنده دار را چاشنی قصه می کنند و برخی دیگر با زبان و لحن ساده خود قصه می گویند. مهم این است که  خودتان باشید و اجازه دهید تا فضای داستان، شما را به بازی و واکنش برانگیزاند. 

  • نخستین گام برای این که قصه تان را تعریف کنید این است که آن را بنویسید. ایده و طرح قصه می تواند از یک قصه قومی قدیمی گرفته شده باشد و یا این که هر منبع دیگری داشته باشد. مهم این است که شما آن را به زبان خودتان بنویسید و سپس آن را به زبان و با شیوه های حرکت و بیان خودتان تعریف کنید. 
  • برای گفتن یک قصه، روش های بسیاری وجود دارد. می توانید قصه را به عنوان نمایشی در نظر بگیرید که می توانید به جای همه شخصیت های آن قرار بگیرید و واژه ها که ابزار شما هستند، می توانند همزمان که داستان را پیش می برند، صدا ها را تولید کنند، منظره ها، طعم ها و رایحه ها را بیافرینند و احساساتی را که در قصه جریان دارد بیان کنند. هنگامی که قصه می گویید باید بتوانید خود را در میان ماجرا و شخصیت های آن تصور کنید، درست مانند بازی در یک تئاتر. 

تمرین: یک قصه قومی محبوب را انتخاب کنید:

گام1. از بخش های مهم هر صحنه از داستان که تاثیر اساسی در روند آن دارند، یک برگه کوتاه یادداشت تهیه کنید. این یادداشت، یک نقشه است که خط اصلی داستان را به شما یادآوری می کند، حتی اگر کمی از آن منحرف شوید. در هنگام قصه گویی ممکن است بخواهید به شاخ و برگ آن بیفزایید. قصه گوها در طول تاریخ، بارها روایت های تازه ای از قصه ها ساخته و پرداخته اند. از افزودن روایت تازه خودتان به این گنجینه نهراسید. 

گام 2. اکنون شروع کنید به نوشتن نخستین صحنه از قصه خود. به یادداشت خود و خلاقیت خود تکیه کنید. نوشته خود را در میان جمع بخوانید و از ایده های دیگران بهره ببرید. شاید تصمیم بگیرید تا در ترتیب رویدادهای صحنه تغییر دهید یا  در یادداشت خود از نمای کلی صحنه تغییری به وجود آورید. نگران نشوید، ممکن است پیش از رسیدن به ترتیب مناسب رویدادها در قصه، بارها و بارها یادداشت خود را تغییر دهید.

هنگام نوشتن یک صحنه تازه از قصه، از خود این پرسش ها را بکنید. پاسخ ها، چارچوب صحنه را تشکیل خواهد داد:

  • شخصیت های این صحنه کدامند؟
  • چه ماجرایی اتفاق می افتد؟
  • گره داستان چرا و چگونه اتفاق می افتد؟
  • صحنه در کجا و چه زمانی اتفاق می افتد؟
  • آیا می توانید منظره های صحنه را توصیف کنید؟
  • چه شخصیت هایی در این صحنه نقش دارند؟
  • آن ها چه می کنند؟
  • چرا در راه شخصیت های این صحنه مانع ایجاد می شود؟
  • چه کسی و چگونه این مانع را به وجود می آورد؟

جزئیات دیدنی ها، شنیدنی ها، چشیدنی ها، بو کشیدن ها، طعم ها و لمس کردن ها را در صحنه مورد نظر فهرست کنید. تصور کنید که گفت و گوی بین شخصیت های قصه را می شنوید. 

همزمان گفت و گویی از صحنه را در ذهن تصور کنید و آن را اجرا کنید. می توانید از کسی به عنوان منشی کمک بگیرید تا همان طور که شما گفت و گو ها را تصور و اجرا می کنید واژه هایی را که هر یک از شخصیت ها بر زبان می آورد یادداشت کند. به نوبت به جای شخصیت های مختلف حرف بزنید و وانمود کنید که مانند آن ها رفتار می کنید و سخن می گویید.

گام سوم. تصور کنید که یکی از شخصیت های داستان هستید. اکنون صحنه را از زاویه دید این شخصیت بنویسید. مطمئن شوید که هیچ چیز را، از دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن و لمس کردن از دست ندهید. وانمود کنید که شخصیت مورد نظرتان هستید و قصه را با صدای بلند از زبان او تعریف کنید. به این ترتیب می توانید با تمام شخصیت های قصه تان به خوبی انس بگیرید. 

گام چهارم. اکنون خود را به جای شنونده ها بگذارید. با کمک گفت و گوی بین شخصیت ها و روایت قصه از زبان هریک از شخصیت ها، و آن چه خود و دوستان تان نوشته اید، قصه را با تکیه بر تصویرهای ذهنی خود باردیگر بنویسید. اکنون قصه را با صدای بلند تعریف کنید. هنگامی که به جای شخصیت های داستان حرف می زنید خود را آزاد بگذارید تا مانند آن ها رفتار کنید و حرف بزنید. گاهی شما جزئیات صحنه را که در ذهن خود مجسم کرده اید برای شنوندگان توصیف می کنید. گاهی نیز خود را به جای شخصیت ها می گذارید و احساس آن ها را درک می کنید. به خودتان اجازه دهید تا در میان ماجرای داستان قرار بگیرید و برای شنوندگان بگویید که چه دارد در آن دنیا اتفاق می افتد. 

تا این جا شما می توانید:

  • قصه خود را انتخاب کنید
  • یک نمای کلی از قصه تهیه کنید
  • خلاقیت به خرج دهید و بنویسید
  • قصه را اجرا کنید

اکنون، قصه را بارها و بارها با به کار بردن انواع صدا ها و ژست ها اجرا کنید. مطمئن شوید که روند قصه را به خوبی می دانید اما نیاز نیست که جریان داستان و گفت و گو ها را به خاطر بسپرید. در این صورت خط کلی قصه را آن گونه که تعیین کرده اید در ذهن دارید و دست خود را برای تغییرات ناچیز آن باز می گذارید. 

در هر بار اجرا، باید اجازه دهید قصه در شما زندگی کند. به این ترتیب درمی یابید که هر قصه یک تجربه تازه است. یک قصه گوی ماهر، به ویژگی ها و شخصیت هر داستان واکنش نشان می دهد. قصه گفتن مانند نقاشی کردن با بدن و صدا است. اگر در نقاشی، همه صفحه را با رنگ بپوشانید زیبایی به دست نمی آورید و تصویری هم خلق نمی کنید. در قصه گویی هم اگر بیشتر از اندازه حرکت یا صدا کنید شنونده نمی تواند خط داستان را دنبال کند. اجازه دهید همه چیز خود به خود پیش رود. 

 برای همه چیز برنامه ریزی نکنید، در عوض همزمان با آماده شدن برای قصه گویی، خود را رها کنید و به خودتان اجازه دهید که بازی کنید. خجالت نکشید. امتحان کنید. هنگامی که بارها و بارها قصه را بازگو کردید، درمی یابید که بسیاری از لحظه ها و حرکت ها خود به خود در اجراهای مختلف تکرار می شوند. به احتمال زیاد، این ها حرکات و صداهای مناسب هستند اما با این حال، ژست های تازه و صداهای جالب و مناسب دیگر هم کم کم پیدا می شوند و شما باید اجازه دهید تا بر روی حرکات شما اثر بگذارند. شنونده از دیدن خطرکردن شما لذت می برد. بنابراین، نترسید و خود را به میان قصه اندازید. بگذارید صدای تان بلند تر و نرم تر شود و قدرت بگیرد. خود را رها کنید تا تمام بدن تان در اجرای حرکات شرکت کند. 

همواره به خاطر داشته باشید نخستین کسی که از قصه گویی شما لذت می برد، خودتان هستید! هنگامی که از اجرای خود خشنود شدید، آن را برای دوستان و نزدیکان تان اجرا کنید.  

برای خواندن مقالات کودک بیشتر به این لینک مراجعه کنید

 

http://www.voolak.com

 

 


چگونه LCD لپتاپ را تعمیر کنیم؟

تعمیر لپ تاپ

یکی از حساس ترین قسمت های لپتاپ، صفحه نمایش آن است که در بسیاری از مدل های این دستگاه ظریف و شکننده است. اگر قصد تعویض صفحه LCD  لپتاپ  را داریم چه باید بکنیم؟

 

کلیک–  یکی از مهمترین عناصر یک لپتاپ صفحه ی نمایش آن است و از این رو کمپانی های لپتاپ برای ساخت و طراحی آن بسیار حساسند، یکی از اغلب مسائل رایجی که برای صفحه نمایش لپتاپ رخ می دهد، ترک خوردگی و یا برخی اوقات متوقف شدن صفحه نمایش بدون هیچ دلیل ظاهری می‌تواند اتفاق بیفتد.

بسته به مشکل به وجود آمده صفحه نمایش را می‌توان تعمیر کرد و یا در برخی موارد صفحه نمایش را جایگزین کرد. برای اینکه متوجه شویم که آیا باید صفحه نمایش را عوض کرد می‌توان لپتاپ  را به یک مانیتور خارجی از طریق پورت VGA لپتاپ  متصل کرد.

شما بدین وسیله می توانید بفهمید مشکل لپتاپ از کجاست، اگر لپتاپ  شما شروع به کار کرد و مانیتور وصل شده به آن روشن شد بدان معناست که مشکل تنها مربوط به صفحه نمایش است بنابراین باید صفحه نمایش را با LCD جدید جایگزین کرد.

اگر صفحه نمایش لپتاپ شما مشکی است و هنوز یک تصویر کم‌نور در LCD لپتاپ  قابل مشاهده است ممکن است اینورتر لپتاپ خراب باشد که به آسانی قابل جایگزین است. اگر خطوط مواج در صفحه نمایش خارجی نشان داده می‌شود احتمالا مشکل مربوط به مادربرد می‌باشد که باید توسط شخصی که وارد است تعمیر شود و تا زمانی که مشکل رفع نشود صفحه نمایش کار نمی‌کند.
اما اگر این نتیجه برای شما روشن شد که  باید صفحه نمایش لپتاپ را عوض کنید، برای عوض کردن کامل صفحه نمایش، نیازمند پیچ‌گوشتی با سر کوچک و نیز آچار آلن خواهید بود.

1- در ابتدا باید باتری و تمام منابع برق را از لپتات جدا کنید.

 

2- سپس باید کاور و پیچ‌های اطراف صفحه نمایش را باز کنید.

X How to fix LCD laptop?

3- توجه کنید که چگونه سیم‌ها بسته شده و مکان اتصال آنها کجاست.

X How to fix LCD laptop?

4-سپس پیچ‌هایی را که صفحه نمایش را نگه می‌دارد باز کنید.

replace_laptop_screen_013_610x404_new?

5-  صفحه نمایش قبلی را دربیارید و سپس با LCD جدید جایگزین کنید.

X How to fix LCD laptop?

6- سپس دوباره سیم‌ها، اتصال‌دهنده‌ها و پیچ‌ها را ببندید.

X How to fix LCD laptop?

7- کاور پشتی را قرار دهید و بدین ترتیب کار تمام می‌شود.

X How to fix LCD laptop?
هنگامی‌که لپتاپ  را به مانیتور خارجی وصل می‌کنیم اگر تصویری بر روی مانیتور مشاهده نشد باید قسمت‌های دیگر را امتحان کنیم. اکنون شما یک ال سی دی جدید بر روی لپتاپ خود نصب دارید

 


آموزشی ساده و بسیار مهم: هر کدام از چراغ های مودم به چه معنی هست

تعمیر مودم

امروزه قطع شدن اینترنت میتواند باعث خرد شدن اعصاب و عقب ماندن از کار های روزمره شود بخصوص اگر شغل شما با اینترنت مرتبط باشد اینترنت با سرعت بالا و بدون کندی و قطع و وصل میتواند بسیار مهم و حائز اهمیت باشد.اگر به مودم ADSL خود نگاهی بیندازید چند چراغ ثابت و چند چراغ چشمک زن جلب توجه میکنند.در این مطلب کوتاه کاربرد این چراغ ها و خاموش بودن آن ها در زمان قطعی اینترنت را بررسی می کنیم. با سخت افزار همراه باشید.

چراغ power  نشان دهنده روشن بودن مودم به صورت صحیح می باشد.این چراغ می بایستی به صورت  ثابت روشن بماند. طبیعتا روشن نبودن این چراغ به معنی عدم ورود جریان به آن است و در صورتی که با وجود اتصال صحیح سیم ها و عدم وجود مشکل در پریز برق مورد استفاده این چراغ روشن نمی شود احتمالا آداپتور دستگاه دچار مشکل بوده و یا مودم به کلی سوخته است. 

?

 در اکثر مودم ها یک چراغ به نام link ،STATUS یا ADSL  وجود دارد که وضعیت ارتباط با مرکز مخابراتی را نشان میدهد. پس از اتصال مودم به برق روشن بودن چراغ Link نشان دهنده این است که اتصالات فیزیکی روتر عاری از هر گونه نقص و ارتباط با مرکز مخابراتی برقرار است و خاموش بودن یا قرمز بودن این چراغ به این معناست در کابل ها یا پورت ها ( در پشت روتر) به درستی متصل نشده اند یا دچار خرابی هستند.

چراغ internet نشان دهنده اتصال مودم به شبکه جهانی اینترنت می باشد و چشمک زدن این چراغ به معنی انتقال داده در مودم می باشد. در بعضی از مواقع چراغ ADSL  روشن و ثابت است اما چراغ اینترنت خاموش است این بدان معناست که قطعی اینترنت از مرکز مخابراتی (isp) بوده و برای رفع این مشکل باید با این مرکز تماس گرفته و مشکل را از طریق مرکز حل نمود.

 چراغ LAN که بسته به نوع مودم تعداد متفاوتی دارد نشان دهنده ارتباط فیزیکی مودم با کامپیوتر یا تلوزیون هوشمند و... می باشد.در صورت اتصال صحیح این کابل با سایر دستگاه ها میتوان اینترنت را با آن ها به اشتراک گذاشت.

در مودم های دارای تکنولوژی وای فای  چراغی با نام  wireless برای نشان دادن وضعیت روشن بودن وای فای و پخش امواج در محیط وجود دارد.در صورت اتصال دستگاهی از طریق وای فای به مودم و استفاده از اینترنت این چراغ به صورت چشمک زدن در می آید.

بسیاری از کاربران با مفهوم این چراغ ها و این نکته که هر یک از آنها نشان دهنده چه اتفاقی در ارتباط با اینترنت هستند به خوبی آشنایی دارند، اما یادآوری این نکته برای بسیاری از کاربرانی که با قطعی و یا کندی اینترنت خود مواجهند بسیار ضروری است تا به این ترتیب از اتلاف وقت برای پیگیری وضعیت ارتباط اینترنتی جلوگیری شده و مستقیما به دنبال روش صحیح رفع مشکل باشند.